سلماسلما، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

من و سلما

محرومیت مادرانه

مادر بودن برای من دو تا ویژگی داره که به تازگی کشفشون کردم: اول . من به ندرت سلما رو "از دور" می بینم ! جمله عجیبی به نظر میاد اما معنا داره. به اقتضای سن سلما و وابستگی شدیدش به من ( یا بهتره بگم وابستگی شدید من به سلما ) خیلی کم پیش میاد که من جایی نشسته باشم و از دور دخترم رو نگاه کنم. روزی که با بچه های نی نی سایت رفته بودیم خانه کودک برج میلاد و تصمیم گرفتیم چند لحظه ای بچه ها رو به حال خودشون بذاریم و بشینیم حرفای مادرونه بزنیم؛ بارها نگاهم به سلما افتاد که مستقلانه برای خودش راه میرفت و بازی می کرد و هربار تعجب کردم که " این دخترک منه " ... سلما " از دور " جلوه ی دیگه ای داشت. دوم . مادری کردن من، انقدر دنگ و فنگ داره و پراضطر...
6 مرداد 1392

نی نی سایت پارتی

بعد از تولد گروهی که با بچه های باصفای نی نی سایتی تو خانه کودک پالیم گرفتیم، این بار به خانه کودک برج میلاد رفتیم ... عکس ها در ادامه مطلبه ...  سلما و فرناز کلی آسانسور بازی کردن تا ماماناشون بتونن خانه کودک رو پیدا کنن اینجا ژوان خانوم اجازه دادن که سلما هم یه بار بشینه رو سرسره!  ژوان گلم خیلی سرسره دوست داشت و دربالا رفتن از سرسره هم تبحر خاصی داشت اینم مدرکش ... مثل برق از سرسره میرفت بالا ببینید چه شیطنتی تو چشمای خوشگلش موج میزنه اینم ثنا کوچولو که معصومیت چهره اش همتا نداره فرناز خوش خلق و با مزه در حال آفتاب گرفتن سانیار سفید برفی و ماشین محبوبش سام خوشگله، سلما و سانیار در...
18 تير 1392

و بر شما انگبین و بلدرچین فرود آوردیم!

رفتن به پارک ساعی یا پارک پردیسان برای من همیشه زجرآور بوده. دیدن شرایط بسیار بد زندگی پرنده ها و حیوانات واقعا آزارم میده. حالا جایی رو پیدا کردم که میتونم با خیال راحت دخترکم رو ببرم تا با زندگی پرنده ها از نزدیک آشنا بشه بدون اینکه چشماش پر اشک بشه... سفری چند ساعته به باغ پرندگان که به حق باید اسمش رو بهشت پرندگان گذاشت.  عکس ها در ادامه مطلب   ...
18 تير 1392

اه اه چقدر بدمزه ست دندون گیر نی نی جون، خوش به حالم که دارم یه بستنی جای اون

حالا که دندونای عقبی هم دارن یکی یکی خودنمایی می کنند، این دندون گیر خیلی به کار نی نی های دردمند میاد ! قرچ قرچ این دندون گیر توی دهن سلما، شده آمبیانس این روزای خونه ما ! ...
18 تير 1392

کفشدوزک یکساله ما

دخترک قشنگم یک ساله شد به جشن تولد کفشدوزکی سلما خوش اومدید   گوشه ای از تزئینات که حاصل زحمت کار چند روزه خاله الناز و مامان بزرگ مهربونه   کیک تولد که هیچ شباهتی به کیک سفارش داده شده، نداشت   میز تنقلات  پاپ کورن، هانیسمک، پفک، میوه، لواشک   میز چای   میز نوشیدنی    میز شام آبدوغ خیار، سمبوسه، پیراشکی گوشت، دلمه فلفل، سوسیس بندری، کیک الویه دسر  ژله و شارلوت   وقتی که سلما می خواست شمع روی کیکش رو فوت کنه، به هرکدوم از مهمونا یک مافین با شمع روشن دادیم که همراه سلما فوت کنن....گویا همگی خوششون ...
13 خرداد 1392

خواندن این پست فقط برای نوه ی عزیزتر از جانم توصیه میشود.

حالا که سلما داره به یک سالگی نزدیک و نزدیک تر میشه (و من هنوز باورم نمی شه که بچه دارم) دوست دارم بنویسم که تو این یک سال چه دختر شیرینی بوده و چه کارای بامزه ای می کنه که قند تو دل ما آب می شه. جالبه که راحت ترین و پیش پا افتاده ترین کارایی که یه آدم می تونه انجام بده، شده دغدغه ی این روزای من. نه اینکه نگران باشم که چرا بعضی کارا رو انجام نمی ده، فقط با کشف هر توانایی جدید سلما به دخترکم می بالم. - سلمای کوچولوی ما وقتی 10 ماه و 26 روز داشت کامل راه افتاد. - ببعی می گه بع بع ... دنبه داری نه نه .... رو هم با صدای رسا ( تقریبا داد میزنه ) جواب میده. - از صدای حیوونا، کلاغ، قورباغه، مرغ، اسب، جوجه و گربه رو بلده. - سلما ماهی میشه ! ...
29 ارديبهشت 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و سلما می باشد