سلماسلما، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

من و سلما

شیرین زبون

1392/12/17 11:21
نویسنده : مرضیه
1,077 بازدید
اشتراک گذاری

1.نیمه شب، سلما در حالی که دستامو می بوسه :

"مهربونم ... نازنینم ... خواهش میکنم می می بده" ! 

2. یه نیمه شب دیگه، سلما خوابالود و با غرغر :

"هنوز دو سالم نشده، می می بده" ! 

3. سلما سیروان بخون : 

"این خونه روشنه اما" ...... کلی فکر میکنه و میگه "اما مشکلی نیست" بعد هم بقیه اشو میخونه ! 

4. دایی پشت تلفن به سلما : " می خوای با الناز جون صحبت کنی؟" 

سلما : " خوشحال میشم " ! 

 5. سلما خطاب به مامان بزرگش :" مامان سودابه ساعتو دیدی ؟ وقته خوابمه " !

6. سلما با دیدن گربه روی سطل زباله :" پیشی سطل آشغال نخور، میکروب داره مریض میشی "

7. در حالی که از تاب توی پارک پیاده میشه : " بفرما نی نی ، خدمت شما " 

8. جایی مهمون بودیم و سلما از گوریل بزرگ عروسکیشون می ترسید تا مرز گریه رفت که صاحبخونه گوریل رو برد یه اتاق دیگه، بعد هم سلما با بغض به خودش گفت :" دیگه فراموشش کن "

 

پی نوشت : هرچی یادم بیاد اضافه می کنم ! 

پسندها (1)

نظرات (1)

مينا مامي سام
12 اسفند 92 16:06
يعني من عاشق اين شيرين زبوني هاتم سلما خوشگله.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و سلما می باشد