خاطرات یک شیرآشام!
وقتی سلما به دنیا امد، در بیمارستان دفترهایی می فروختن برای ثبت خاطرات بچه. این دفتر، تا کلاس پنجم سلما، خاطرات و اتفاقات مهم زندگی اش رو در خودش جا میده و برای چسبوندن عکس هم قاب بندی شده. تصویرسازی و نقاشی های این دفتر خاطرات اصلا باب سلیقه من نیست، به هرحال پر کردن هر صفحه از اون، برای من به منزله بزرگ شدن دخترکمه و خیلی لذت بخشه. ...