این روزهای ما
1. سلما : مامان ... سلما جون آب میخواد
مامان : بفرمایید
سلما : این نه ! لیوان دسته داره !
2. سلما در حالی که روی شکم بابا دراز میکشه : بابایی سلما جون ماساش بده ! (ماساژ)
3. سلما : مامان بیفرما کادو
و مامان تا حالا یه بسته پوشک، یه گل سر، یه روزنامه و یه قوطی خالی دلستر از دخترک کادو گرفته
4. از دور صدای جوشکاری میاد. سلما : مامان صدای چیه ؟
مامان (فکر میکنه سلما چه میدونه جوشکاری چیه) : صدای هواپیماست مامان.
سلما : نهههههه ...آچیش بازی میکنه ( آتیش بازی )
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی