خواندن این پست فقط برای نوه ی عزیزتر از جانم توصیه میشود.
حالا که سلما داره به یک سالگی نزدیک و نزدیک تر میشه (و من هنوز باورم نمی شه که بچه دارم) دوست دارم بنویسم که تو این یک سال چه دختر شیرینی بوده و چه کارای بامزه ای می کنه که قند تو دل ما آب می شه. جالبه که راحت ترین و پیش پا افتاده ترین کارایی که یه آدم می تونه انجام بده، شده دغدغه ی این روزای من. نه اینکه نگران باشم که چرا بعضی کارا رو انجام نمی ده، فقط با کشف هر توانایی جدید سلما به دخترکم می بالم.
- سلمای کوچولوی ما وقتی 10 ماه و 26 روز داشت کامل راه افتاد.
- ببعی می گه بع بع ... دنبه داری نه نه .... رو هم با صدای رسا ( تقریبا داد میزنه ) جواب میده.
- از صدای حیوونا، کلاغ، قورباغه، مرغ، اسب، جوجه و گربه رو بلده.
- سلما ماهی میشه ! سعی می کنه لب هاشو مثل ماهی ها تکون بده.
- سلما مووووش میشه ! دماغشو میکشه بالا و صدای موش درمیاره. اگه گفتین صدای موش چیه ؟
-وقتی ایستاده خودش می گه پیتیکو پیتیکو و بدنش رو جوری تکون می ده انگار واقعا سوار اسبه !
- دست زدن و رقصیدن و بای بای کردن و بوسیدن و ناز کردن ( از نوع خشن) هم که خوراکشه.
- شیرین ترین هنرنمایی این روزای دخترک اینه که هرچیزی می بینه با انگشت نشون می ده، صداشو نازک می کنه و با ناز می پرسه " این چیییییییه ؟" یا " کیه ؟"
- عروسک هاشو روی سینه اش می گیره و با دهنش صدای ملچ ملوچ شیر خوردن درمیاره.
- وقتی می گم give me five، دستش رو بالا میاره و میزنه قدش !
- وقتی سوار تابش میشه یا خودش چیزی رو تکون میده میگه تاب تاب
- سبد اسباب بازی هاش رو میذاره رو سرش و تو خونه راه میوفته و هی دالی می کنه.
- اعضای بدنش رو بلده و موقع لباس پوشیدن خودش عضو مربوطه رو ارائه میکنه !
- هرجا گل ببینه، اعم از طبیعی و مصنوعی و چاپی و گلدوزی و ... اشاره می کنه و می گه گل گل گل
دیدی نوه ی گلم .... دیدی مامانت چه زبل بوده. حالا تو هی تنبلی کن ...